شعر دومنظوره
 
*شاعراین چنین سرود:*
 
*.*
 
*.*
 
*.*
 
*.*
 
*.*
 
*سالها بود تو را می کردم 
همه شب تا به سحرگاه دعا*
 
************************************* 
 
*یاد داری که به من می دادی 
درس آزادگی و مهر و وفا*
 
************************************ 
 
*همه کردند چرا ما نکنیم 
وصف روی گل زیبای تو را*
 
*********************************** 
 
*تا ته دسته فرو خواهم کرد 
خنجر خود به گلوگاه نگاه*
 
*********************************** 
 
*تو اگر خم نشوی تو نرود 
قد رعنای تو از این درگاه*
 
********************************** 
 
*مادرت خوان کرم بود و بداد از پس و پیش 
به یتیمان زر و مال و به فقیران بز و میش*
 
********************************** 
 
*یاد داری که تو را شب به سحر می کردم 
صد دعا از دل مجروح پریشان احوال*
 
********************************** 
 
*وه که بر پشت تو افتادن و جنبش چه خوشست 
کاکل مشک فشان با وزش باد شمال*
 
********************************** 
*عوفی خسته اگر بر تو نهد منع مکن 
نام عاشق کشی و شیوه آشوب احوال



برای دیدن نظرات بیشتر روی شماره صفحات در زیر کلیک کنید

نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: